«زهرا دو سال و نیم شده و بیشاز پیش حضور پدرش را در خانه ترک میکرد و بههیچوجه دوست نداشت از او دور شود. آن روز زهرا زودتر از روزهای قبل بیدار شده بود و محمد را میپایید که مبادا بیرون برود ...» ادامه این خاطره از شهید « محمدعلی برجی » را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۵۴۴۰۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۳۱
«روزهای جمعه چند کارگر از اهالی روستا را برای بیل زدن باغمان میبرد نزدیک ظهر که میشد به آنها میگفت دست رویتان را بشویید و لباسهای مناسب بپوشید و با هم به نمازجمعه برویم ...» ادامه این خاطره از شهید « محمدعلی برجی » را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۵۴۳۲۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۳۰
«برخلاف میل باطنیام و فقط برای اینکه بچهها رو ناراحت نکنم، کنارشان مینشستم وعکس میگرفتم. محمد ناراحتی من را که میدید برای دلداریام با شوخی و خنده میگفت نگران چه هستی؟ بادمجان بم که آفت ندارد ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات همسر شهید « محمدعلی برجی » است که در ادامه تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۵۲۱۹۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۱/۲۶
«گاهی از دستشان ناراحت شده و میگفتم چرا حواستان را جمع نمیکنید در چنین مواقعی محمدعلی با شوخی و خنده به دادشان میرسید و میگفت عیب ندارد درعوض هر وقت عروس شدن از جهیزیهشان کم میکنیم ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات شهید « محمدعلی برجی » است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۴۳۴۵۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۲۴
«پدر با مهربانی دلداریام میداد و میگفت: پسرم یک وقت غصه نخوری تا من از جبهه برگردم حتما دوچرخه شما هم آماده شده است با هم میرویم و آن را میخریم ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات پسر شهید « محمدعلی برجی » است که در آستانه ولادت امام علی(ع) و روز پدر تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۲۹۴۳۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۲۵
در قسمتی از کتاب «بدرقه باران» که زندگینامه داستانی شهید « محمدعلی برجی » است، میخوانید: «بالاخره روز عروسی فرا رسید. در مجلس زنانه در حال برو بیا و بازی با بچهها بودم که شنیدم، چند تا از خانمها میگویند: چه مراسم بیسروصدایی. ما تا کی باید همینطور خشک و خالی بنشینیم و همدیگر را تماشا کنیم؟ حوصلهمان سر رفت ...»
کد خبر: ۵۲۶۲۶۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۰/۱۹
برگی از خاطرات شهدا؛
نوید شاهد - «یک روز با محمدعلی برای اقامه نماز به مسجد میرفتیم که سه تا از جوانان محل را دید و با اینکه بزرگتر از آنها بود، در سلام کردن به آنها پیشدستی کرد. من همان لحظه اعتراض کردم و گفتم: چرا شما اول سلام کردی؟ ...» ادامه این خاطره از شهید " محمدعلی برجی " را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۲۰۴۸۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۷
نوید شاهد - «موقع بیرون آمدن از محل عروسی، چند تن از جوانان بزهکار روستا را در حال مصرف مشروب دیده بود. با چهرهای که از شدت عصبانیت برافروخته شده بود، سر آنها فریاد زده و میگوید: شما خجالت نمیکشید که عمر و جوانیتان را در این راه صرف میکنید؟ ...» ادامه این خاطره از شهید " محمدعلی برجی " را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۱۵۰۶۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۲۰
برگی از خاطرات دختر شهید "برجی"؛
نوید شاهد - «پدرم برگه شعری با مضمون شهادت را به من داد و گفت آوردهام تا تو آن را حفظ کنی. شاید لازم شد که یک روز تو این شعر را برای من بخوانی من که اصلا نمیدانستم، مفهوم شعر چیست با خوشحالی کاغذ را از او گرفتم ولی یک دور که شعر را خواندم دلم گرفت ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات دختر شهید " محمدعلی برجی " است که همزمان با سالروز ولادت حضرت معصومه(س) و روز دختر تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۰۸۱۵۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۳/۲۲
نوید شاهد - ویژهنامه الکترونیکی شهید « محمدعلی برجی »، توسط پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد قزوین منتشر شد.
کد خبر: ۵۰۳۴۲۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۲۴
نوید شاهد - «یک روز در حال گذر از کنار رودخانه روستا بود که خودش صحنه شنای جوانان را میبیند، گویا آنها سرشان را کاملا در آب فرو میبردند که از مبطلات روزه است، محمد با دیدن این صحنه، جلو رفته و با زبان خوش به آنها تذکر میدهد، ولی چند تن از آنها به حرفهایش توجهی نمیکنند که با برخورد تند محمدعلی مواجه میشوند ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات همسر شهید " محمدعلی برجی " است که در آستانه ماه مبارک رمضان تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۰۳۴۰۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۲۴
نوید شاهد – پس از انتشار سری اول مجموعه تصاویر شهید « محمدعلی برجی » از شما دعوت میکنیم نظارهگر دومین سری از این مجموعه که توسط پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد قزوین منتشر شده است، باشید.
کد خبر: ۵۰۳۴۰۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۲۴
نوید شاهد – پایگاه اطلاع رسانی نوید شاهد قزوین دستنوشته شهید « محمدعلی برجی » خطاب به همسرش را منتشر کرد.
کد خبر: ۵۰۳۴۰۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۲۴
نوید شاهد - شهید " محمدعلی برجی " در وصیتنامهاش مینویسد: «چنان چه مرا از دست دادید، ناراحت نباشید؛ چون براى خدا بوده و شما باید مانند خانوادههاى دیگر شهدا با قامت استوار در مقابل استکبار جهانى بایستید که هر چه مىکِشیم از دست آنها است ...»
کد خبر: ۵۰۳۳۸۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۲۴
نوید شاهد - شهید " محمدعلی برجی " از شهدای فروردین ماه قزوین است که از سوی سپاه پاسداران بارها به لشکر علیبنابیطالب(ع) و نجف اشرف اعزام شد و در عملیاتهای مختلف شرکت کرد تا اینکه با داشتن 6 فرزند در عملیات کربلای ۵ به شهادت رسید.
کد خبر: ۵۰۳۳۸۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۲۴
نوید شاهد – پوستر شهید « محمدعلی برجی » توسط پایگاه اطلاع رسانی نوید شاهد قزوین، طراحی و منتشر شد.
کد خبر: ۵۰۳۳۵۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۲۳
نوید شاهد – پایگاه اطلاع رسانی نوید شاهد قزوین، اقدام به انتشار مجموعه تصاویر شهید « محمدعلی برجی » کرد.
کد خبر: ۵۰۳۳۵۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۲۳
نوید شاهد - «نیمههای شب بود که از خواب بیدار شدم، همه جا در تاریکی مطلق فرو رفته بود، در را باز کردم، راهروی ساختمان نور کمی داشت، اما سوت و کور بود، سرگردان وسط سالن ایستاده بودم، ساختمان را روی سرم گذاشته بودم گریه میکردم و همچنان پدرم را صدا میزدم ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات دختر شهید " محمدعلی برجی " است که در آستانه ولادت امام علی (ع) و روز پدر تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۰۰۲۷۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۲/۰۶
نوید شاهد - « خانواده داماد، گروهی را هماهنگ کرده بودند تا در روز جشن، ساز و دهل بزنند. پدرم وقتی ماجرا را فهمید، سراغشان رفت و از آنها خواست که گروه موسیقی را کنسل کنند. آنها در ابتدا نپذیرفتند. پدرم خیلی جدی روی حرفش ایستاد و به ضرب و زور هم بود، آنها را راضی کرد ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات شهید " محمدعلی برجی " است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۴۹۷۴۲۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۰۱
نوید شاهد - «آقای برجی، دست من را در دستش گرفت و گفت یک خواهشی از شما داشتم گفتم در خدمتم. بفرمایید. گفت: بابت آن سیلی که در دوران سربازیات از من خوردی حلالم کن. گفتم: نه نمیتوانم ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات شهید " محمدعلی برجی " است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۴۹۶۷۰۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۰/۲۱